سیاسی

18/11/1402

زمان آن رسیده که آمریکا امپراتوری خود را تحویل ما بدهد؛ مانند زمانی که انگلیس امپراتوری خود را تحویل آمریکا داد، امروز نیز آمریکا باید امپراتوری خود را تحویل دهد و قبول کند که دیگر توانایی اداره سیستم کنونی دنیا را ندارد.

من به امپراتوری اعتقاد ندارم و اگر امپراتوری جدیدی هم قرار است تشکیل شود، این امپراتوری متعلق به مردم است. مردمی که در تمام این مدت در کنار من بودند و برای رسیدن به تمام آرمان ها و اهداف ما کمک و یاریمان کردند. مردمی در سراسر دنیا و نه فقط یک نقطه و منطقه خاص. البته که مدال افتخار و صبر و شکیبایی، نصیب مردم فلسطین خواهد شد که در بیداری مردم جهان نقش ویژه ای داشتند و به پاس فداکاری آنان، عهد می بندیم که تا پیروزی نهایی و رسیدن به اهدافشان در کنار آنها باشیم و به آنها کمک کنیم.

من می دانم که وارث میراثی هستم که شما آن را امپراتوری می دانید. ولی من این میراث را با همه مردم جهان تقسیم می کنم و تنها می توانم رهبری و هدایت بخشی که توانایی آن را داشته باشم بر عهده بگیرم.

من قبلا" نمی دانستم که نشانه ها بر روی من قرار گرفته و عمر خود را بدون کسب اطلاعات لازم گذراندم. ولی از الان به بعد اگر قرار است کاری انجام دهم، بدانید که اطلاعات و آموزش من کم است و باید تمام آموزش و اطلاعات لازم را به من برسانید، تا وقت تمام کسانی که در این راه تلاش کرده اند را به هدر ندهم.

من توانایی و قدرت لازم را دارم و اگر اطلاعاتی که به من می رسد، همان مطالبی باشد که برای کار لازم است، بدون هدر دادن وقت به مطالعه و آموزش آنها می پردازم و از آن اطلاعات در کار مورد نظر استفاده می کنم. من نمی خواهم وقت انسانهایی که در رسیدن به اهدافمان کار و تلاش می کنند را تلف کنم، بنابراین بدون تعارف می گویم، من نقش خود را قبول می کنم به شرط اینکه اطلاعات و آموزش کامل را در حین اجرا بدست آورم.

مردم در همه جای دنیا در مسئله فلسطین همکاری خوبی انجام دادند و من بنای کار را با همین مردم و کشورهایی که همراه ما بودند می گذارم و در کشورهایی که همراه اسرائیل بودند، به کمک مردم، دولت ها را تغییر می دهیم. قبل از شروع این مهلکه، اگر کسی فقط حرف می زد برای او هزینه ای نداشت. ولی امروز که مهلکه واقعی است، تفاوت یاران و دوستان با بیگانگان مشخص می شود.

من به خاطر تمام انسانها و دولتهایی که همراه ما ایستادند، تا آخر می ایستم. به خاطر تمام نوجوانان و جوانانی که به امید فردای بهتر، از آرمان فلسطین حمایت کردند، در هر کجای دنیا که بودند.

اگر امروز نوجوانان و جوانان آمریکایی در حمایت از فلسطین شعار می دهند، من نیز به حمایت از آنها تا آخرین توان می ایستم و سعی می کنم که تمام آمریکا را متقاعد کنم که رئیس جمهوری بر سر کار بیاورند که حامی فلسطین و همراه با آرمان های جوانان و نوجوانان و مردم آزادی خواه آمریکا باشد؛ شخصی مانند «کرنل وست» که با آگاهی کامل از فلسطین دفاع می کند.

مردم آزادی خواه آمریکا لایق داشتن رئیس جمهوری هستند که آگاه باشد و به دور از فساد، از حقیقت پشتیبانی کند. رئیس جمهوری که برگرفته از دو حزب فاسد آمریکا نباشد و حرف حق را بگوید و کشور را از دور باطل و نابودی که در آن گیر کرده است نجات دهد. این حمایت را فقط به خاطر مردم آزادی خواه آمریکا انجام می دهم. در هر کجای دنیا هم که نیاز باشد، به کمک مردم آزادی خواه دیگر نیز خواهم رفت، زیرا این مسئولیتی است که برای خود احساس می کنم.

18/11/1402

زمان آن رسیده که آمریکا امپراتوری خود را تحویل ما بدهد؛ مانند زمانی که انگلیس امپراتوری خود را تحویل آمریکا داد، امروز نیز آمریکا باید امپراتوری خود را تحویل دهد و قبول کند که دیگر توانایی اداره سیستم کنونی دنیا را ندارد.

من به امپراتوری اعتقاد ندارم و اگر امپراتوری جدیدی هم قرار است تشکیل شود، این امپراتوری متعلق به مردم است. مردمی که در تمام این مدت در کنار من بودند و برای رسیدن به تمام آرمان ها و اهداف ما کمک و یاریمان کردند. مردمی در سراسر دنیا و نه فقط یک نقطه و منطقه خاص. البته که مدال افتخار و صبر و شکیبایی، نصیب مردم فلسطین خواهد شد که در بیداری مردم جهان نقش ویژه ای داشتند و به پاس فداکاری آنان، عهد می بندیم که تا پیروزی نهایی و رسیدن به اهدافشان در کنار آنها باشیم و به آنها کمک کنیم.

من می دانم که وارث میراثی هستم که شما آن را امپراتوری می دانید. ولی من این میراث را با همه مردم جهان تقسیم می کنم و تنها می توانم رهبری و هدایت بخشی که توانایی آن را داشته باشم بر عهده بگیرم.

من قبلا" نمی دانستم که نشانه ها بر روی من قرار گرفته و عمر خود را بدون کسب اطلاعات لازم گذراندم. ولی از الان به بعد اگر قرار است کاری انجام دهم، بدانید که اطلاعات و آموزش من کم است و باید تمام آموزش و اطلاعات لازم را به من برسانید، تا وقت تمام کسانی که در این راه تلاش کرده اند را به هدر ندهم.

من توانایی و قدرت لازم را دارم و اگر اطلاعاتی که به من می رسد، همان مطالبی باشد که برای کار لازم است، بدون هدر دادن وقت به مطالعه و آموزش آنها می پردازم و از آن اطلاعات در کار مورد نظر استفاده می کنم. من نمی خواهم وقت انسانهایی که در رسیدن به اهدافمان کار و تلاش می کنند را تلف کنم، بنابراین بدون تعارف می گویم، من نقش خود را قبول می کنم به شرط اینکه اطلاعات و آموزش کامل را در حین اجرا بدست آورم.

مردم در همه جای دنیا در مسئله فلسطین همکاری خوبی انجام دادند و من بنای کار را با همین مردم و کشورهایی که همراه ما بودند می گذارم و در کشورهایی که همراه اسرائیل بودند، به کمک مردم، دولت ها را تغییر می دهیم. قبل از شروع این مهلکه، اگر کسی فقط حرف می زد برای او هزینه ای نداشت. ولی امروز که مهلکه واقعی است، تفاوت یاران و دوستان با بیگانگان مشخص می شود.

من به خاطر تمام انسانها و دولتهایی که همراه ما ایستادند، تا آخر می ایستم. به خاطر تمام نوجوانان و جوانانی که به امید فردای بهتر، از آرمان فلسطین حمایت کردند، در هر کجای دنیا که بودند.

اگر امروز نوجوانان و جوانان آمریکایی در حمایت از فلسطین شعار می دهند، من نیز به حمایت از آنها تا آخرین توان می ایستم و سعی می کنم که تمام آمریکا را متقاعد کنم که رئیس جمهوری بر سر کار بیاورند که حامی فلسطین و همراه با آرمان های جوانان و نوجوانان و مردم آزادی خواه آمریکا باشد؛ شخصی مانند «کرنل وست» که با آگاهی کامل از فلسطین دفاع می کند.

مردم آزادی خواه آمریکا لایق داشتن رئیس جمهوری هستند که آگاه باشد و به دور از فساد، از حقیقت پشتیبانی کند. رئیس جمهوری که برگرفته از دو حزب فاسد آمریکا نباشد و حرف حق را بگوید و کشور را از دور باطل و نابودی که در آن گیر کرده است نجات دهد. این حمایت را فقط به خاطر مردم آزادی خواه آمریکا انجام می دهم. در هر کجای دنیا هم که نیاز باشد، به کمک مردم آزادی خواه دیگر نیز خواهم رفت، زیرا این مسئولیتی است که برای خود احساس می کنم.

16/11/1402

جنگ موضوع کثیفی است. نه فقط به این علت که عده ای در آن کشته و زخمی و یا آواره می شوند، بلکه به این خاطر که عده ای از این کشتار و آوارگی و مصیبت مردم کسب درآمد می کنند و با به راه انداختن آتش جنگ، سرمایه های خود را بیشتر می کنند.

این تجارت مرگ بیشتر از همه برای آمریکاسود دارد. کشوری که همه جنگ ها را به راه انداخته و همه کشورها را به جان هم می اندازد. بخشی را با کمک ناتو به جنگ می کشاند و بخشی را با تروریست های نیابتی اش.

البته در خود آمریکا هم دو دسته از جنگ سود میبرند. عده ای که مستقیم با فروش و ساخت سلاح و بمب، کارخانه های خود را رونق می دهند و اینها تجارت مستقیم از جنگ دارند. عده ای نیز بدتر از آنها، به اسم فروش سلاح، بودجه ای که دولت و مجلس آمریکا برای جنگ یا کمک نظامی به هر کشوری تخصیص می دهد را به روشهایی مانند پولشویی تصاحب می کنند.

مثلا" قبلتر در مورد بودجه های جنگی تخصیص یافته به اوکراین گفته بودم. اینکه می بینیم مقادیر زیادی بودجه برای کمک نظامی به اوکراین در مجلس و دولت آمریکا تعیین می شود، ولی در میدان جنگ شاهدیم که سلاح های قدیمی و از کار افتاده و یا به مقدار کم وارد میدان می شود. در واقع به اسم کشور اوکراین، این بودجه های نظامی را بین خود سیاستمداران تقسیم می کنند و اینکه هر کدام چه مقدار نصیبشان می شود، ما آن را نمی دانیم. تنها چیزی که می بینیم این است که به اندازه ای که بودجه تخصیص داده شده، وارد میدان جنگ نشده است. و این فقط مردم اوکراین هستند که در آتش جنگ می سوزند، جنگی که ناتو و غرب و مخصوصا" آمریکا به راه انداخت تا بتواند به وسیله آن روسیه و حتی اروپا را تضعیف کند و از اوکراین جز زمین سوخته چیزی به جای نگذارد.

می بینیم که هر روز شواهد تضعیف اروپا دیده می شود، یک روز در اعتراض کارگران و یک روز در بحران سوخت و کشاورزان و بعد از آن حتما" در سفره غذایی مردم این تضعیف دیده خواهد شد. ولی چیزی که من می خواهم در این متن بگویم در مورد ظلمی است که به مردم اوکراین در این بین شده است. امروز که می بینیم مجلس آمریکا دیگر حتی بودجه نظامی برای اوکران تخصیص نمی دهد، مردم اوکراین خود را بیشتر از قبل درمانده می بینند. ولی این درماندگی مردم اوکراین را من از روز شروع ضد حمله اوکراین می دیدم.

آنها روز شروع ضد حمله که برای سرپوش گذاشتن بر دزدی ها و فساد مسئولان اوکراین و سیاستمداران آمریکا به راه افتاد، دوباره قربانی شدند. اولین بار قربانی بازی ناتو و آمریکا برای شکست و تضعیف روسیه شدند و آمریکا مردم اوکراین را در این بازی قربانی دشمنی خودش با روسیه کرد و دومین بار هم در روز شروع ضد حمله اوکراین، مردم این کشور قربانی شدند؛ قربانی لاپوشانی فساد و پولشویی و دزدی سیاستمداران آمریکا.

یادم هست که قبل از آن تاریخ، یعنی قبل از شروع ضد حمله اوکراین، نوشته بودم که هیچ سلاح مجهز و نویی به اوکراین تعلق نمی گیرد و همه سلاح ها از انبارهای قدیمی اروپا و آمریکا روانه اوکراین می شود، حتی تعداد آن سلاح ها نیز آنقدر کم است که به وضوح می توان گفت، اکثر بودجه تخصیص داده شده به اوکراین نمی رسد و با پولشویی و دزدی، در حساب های سیاستمداران آمریکایی وارد می شود. گفتم که این نهایت ظلم در حق مردم اوکراین است که به اسم سلاح برای آنها، پول سلاح را در حساب های سیاستمداران می یابیم. گفتم که اگر سلاحی در میان بود، پس کجاست و چرا در میدان نبرد دیده نمی شود و چرا در ضد حمله ای که قول داده اند از آن استفاده نمی کنند، یعنی اگر سلاحی در کار بود، اوکراین ضد حمله را اینقدر عقب نمی انداخت.

ولی ایکاش این حرف را هم نگفته بودم، نه به خاطر اینکه حقیقت ندارد که حقیقت آن بر همه واضح است، بلکه به خاطر اینکه سیاستمداران آمریکایی، یکبار دیگر مردم اوکراین را قربانی کردند و برای اینکه ثابت کنند که ضد حمله به علت نبود سلاح به عقب نیافتاده است، دستور شروع ضد حمله اوکراین را دادند. ولی وقتی سلاحی و آمادگی در میان نبود، معلوم بود که اینهمه کشته و زخمی در اثر این ضد حمله به جای می ماند. آنها ارتش و مردم اوکراین را مثل گوشت دم توپ، جلو فرستادند تا مثلا" به دنیا ثابت کنند که ما به آنها سلاح داده ایم. ولی چه سلاحی و چه دفاعی در کار بود؟ هیچ!!

معلوم است که روسیه هم در برابر حمله از خود دفاع می کند و بیکار نمی نشیند. ولی چه کسی از این کشتار فقط سود برد؟ فقط سیاستمداران آمریکایی که اکنون نیز حتی به خود زحمت دفاع از همین باقیمانده اوکراین را هم نمی دهند و اوکراین را بر عهده اروپا گذاشته اند و به راحتی تمام سلاح و مهمات خود را روانه اسرائیل می کنند.

تفاوت حمایت را می توانید در این دو جنگ ببینید. سلاح هایی که در جنگ اسرائیل با حماس از طرف آمریکا فرستاده شد، از پیشرفته ترین سلاح ها بود و حجم آنها هزاران برابر مقداری بود که برای اوکراین ارسال کردند. با اینکه منطقه غزه مساحتی بسیار کوچک دارد و اصلا" قابل مقایسه با هیچ کشوری نیست، چه برسد به روسیه که بزرگترین کشور دنیا از لحاظ وسعت است.

این اختلاف ها را که کنار هم می گذارید می بینید که حمایت ها و جنگ ها تفاوت دارد و قصد آمریکا از شروع جنگ در اوکراین اینجا مشخص می شود؛ تضعیف روسیه و اروپا و نابودی و ویرانی اوکراین.

مردم اوکراین با دیدن تفاوت این حمایت ها، باید به خود بیایند و از خود بپرسند که چنین سیاستمدارانی تا به حال به جز ویرانی و دزدی و فساد، چه برای آنها آورده اند؟ تا کی می خواهند با حمایت از چنین سیاستمداران فاسدی، مردم خود را قربانی کنند که کمترین این قربانی ها در هر مرحله از جنگ، 30 تا 40 هزار نفر خواهد بود. آنها باید به خودشان بیایند و ببینند با کسانی که روزگاری از یک نژاد و یک کشور بودند، می جنگند و این جنگ را کسانی به راه انداخته اند که هزاران کیلومتر از آنها فاصله دارند و اکنون که درگیر جنگ حیثیتی دیگری شده اند، دست از همان حمایت ضعیف از اوکراین نیز برداشته اند و تمام بودجه نظامی خود را روانه اسرائیل می کنند.

مردم اوکراین دولتی فاسد دارند که حتی جرأت حرف زدن بر خلاف خواسته های آمریکا را ندارد، چون سیاستمداران اوکراین نیز در همین دزدی های سیاستمداران آمریکا شریک هستند و حاضرند میلیونها نفر از مردم اوکراین در این جنگ از بین بروند و آواره شوند ولی دست از خواسته های سیاستمداران آمریکایی برندارند.

من اگر جای مردم اوکراین بودم، به جای نشانه گرفتن اسلحه ام به سمت روسیه، سیاستمداران غربی و آمریکایی را نشانه می گرفتم که برای رسوا نشدن فسادهای خود، شما را به ضد حمله ای مجبور کردند که می دانستند پیروزی برای آن در کار نیست. ضد حمله ای که هیچ وسیله دفاعی برای خودتان نداشتید و آنها با علم بر نداشتن این سلاح ها شما را مجبور به این ضد حمله کردند و اینگونه جوانانتان را قربانی کردند تا پول سلاح هایی که به اسم شما گرفته اند، در حساب های شخصی شان بماند.

من جای هیچ کس نیستم جز خودم. ولی وظیفه خود می دانستم که دید مردم اوکراین را در این لحظه که چهره واقعی سیاستمداران آمریکایی را در حمایت از خود می بینند، به این حقایق باز و روشن کنم و به آنها نشان دهم که حمایت آمریکا از آنها فقط نمایشی بود، برای اینکه بتوانند هم جیب و حساب های بانکی خود را پر کنند و هم روسیه را درگیر جنگ کنند و تعداد تلفات مردم اوکراین و آوارگی آنها برایشان هیچ اهمیتی نداشت.

اگر واقعا" به تمام وقایع فکر کنید به درستی حرف من می رسید و من نیازی نمی بینم بیشتر از این توضیح دهم که دوست و دشمن خود را درست تشخیص دهید.